فوزیه کوفی یکی از چهرههای برجسته زنان افغانستان است که در طول دو دهه گذشته از موقف خود به عنوان یک سیاستمدار در دفاع از حقوق زنان استفاده کرده است.
خانم کوفی تا اکنون دو بار مورد سوءقصد قرار گرفته است، اما میگوید اینگونه موانع عزم او را راسختر کرده و باعث ادامه کارش شده است.
او به اسبیاس نیوز گفت: «صادقانه بگویم، آنقدر مشکلات را پشت سر گذاشتهام که حتا نمیدانم زندگی عادی چه معنا دارد. بعضی اوقات که به خارج سفر میکنم و میبینم که به طور مثال، چطور مردم در یک قهوهخانه مینشینند یا قدم میزنند یا این چیزهای عادی را انجام میدهند، برای من خیلی عجیب به نظر میرسند، چون همه زندگیام یا در مبارزه سیاسی گذشته یا تحت رنج و ستم.»
رنج خانم کافی از بدو تولدش آغاز شد، روزی که او را به جرم دختر متولد شدن زیر آفتاب سوزانِ ولایت شمالشرقی بدخشان رها کرده بودند تا بمیرد، اما او جان به سلامت برد و بعدها تنها دختر خانوادهاش شد که به مکتب رفت و سرانجام تا مقطع فوق لیسانس/ماستری تحصیل کرد.
او بعد از سقوط رژیم ظالمانه طالبان در اواخر ۲۰۰۱ که آموزش دختران در آن ممنوع بود، وارد سیاست شد و نخستین زنی بود که به کرسی معاونت دوم مجلس نمایندگان و رهبری یک حزب سیاسی تکیه زد.
آخرین سوءقصد به جان خانم کوفی سال گذشته زمانی رخ داد که او قرار بود به عنوان عضو هیأت مذاکرهکننده دولت افغانستان رودررو با رهبران طالبان بنشیند.
بعد از این حمله، در حالی که زخم دستش هنوز «باز» بود، به مذاکره طالبان رفت.
خانم کوفی میگوید: «دست آسیبدیدهام هنوز درون گچ و زخمش نیز باز بود، اما هرگز سعی نکردم نشان دهم که تحت تأثیر قرار گرفتهام یا دچار اضطراب و این چیزها شدهام.»
«آنها فکر میکردند که زنان فقط برای به چالش کشاندن آنها آنجا هستند، آنها منطق ندارند، آنها به دانش مربوط به کشور خود مجهز نیستند. اما بعد از چند روز حضور با آنها در اتاق مذاکرات و صحبت کردن در مورد مسایل کشورم، فکر میکنم آنها کمی تغییر دیدگاه دادند و برخوردشان محترمانهتر شد.»
او میگوید مذاکرات صلح تابهحال به موضوع حقوق زن نرسیدهاند، اما او آماده نیست که از آن به عنوان یک ابزار چانهزنی در این مذاکرات استفاده شود.
او میافزاید: «حقوق زنان و بشر دیگر در اولویت دو طرف قرار ندارند. هر طرف سعی میکند پیشرفتهای نظامی را در اولویت قرار بدهد و مردم حتا در محور توجه قرار ندارند. و این نگرانکننده است.»
«البته که زنان آسیبپذیرترین قشر جامعه هستند. طالبان درباره نظرات شان پیرامون حقوق اسلامی زنان هرگز متقاعد نخواهند شد، حتا اگر به چالش کشیده شوند.»
با آن هم، خانم کوفی و همقطاران او سعی میکنند در این مذاکرات از بازگشت نظام ظالمانه اواخر دهه ۱۹۹۰ جلوگیری کنند.
در دوران حاکمیت طالبان از سال ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱، محدودیتهای خیلی شدیدی بر زنان وضع شده بودند؛ آموزش دختران ممنوع بود، زنان حق کار نداشتند و تنها در صورتی میتوانستند از منزل خارج شوند که چادری بپوشند و مردی به عنوان محرم آنها را همراهی کند.
زنانی که متهم به سرپیچی از قوانین این رژیم میشدند، در محضر عام و به طور بیرحمانهای مجازات میشدند.
امروز، هرچند نمایندگان طالبان اصرار میکنند که دیدگاه آنها نسبت به زنان تغییر کرده، اما هرگز نتوانستهاند چگونگی این تغییر را شرح بدهند.

زنان در حال تماشای جشن نوروز ۱٣٩٥، مزار شریف، بلخ، افغانستان. Source: Sam Anwari
گزارشهایی وجود دارند که طالبان در مناطق تحت تسلط خود مکاتب دخترانه را بستهاند و در جزوههای تبلیغاتی که پخش کرده، بر شیوه لباس پوشیدن زنان مقررات وضع کردهاند.
گیسو یاری، کارمند کمیسیون اصلاحات اداری و خدمات ملی افغانستان، یکی از زنان فعالی است که اخیراً توانستند از طریق شبکه اجتماعی کلابهاوس به طور مستقیم با نمایندگان گروه طالبان صحبت کنند.
او میگوید، طالبان گفتند که آنها به دموکراسی و انتخابات باور ندارند و به زنان تنها در موارد ضروری اجازه کار میدهند.
خانم یاری میگوید: «آنها گفتند که ما به انتخابات باور نداریم، به رأی دادن مردم، از جمله زنان، معتقد نیستیم، به دموکراسی باور نداریم. ما تنها زمانی به زنان اجازه کار داده میتوانیم که لازم باشد. مثال آنها داکتران زن بود.»
«این نخستین بار بود که طالبان از یک ابزار خیلی مدرن برای گفتوگو با مردم استفاده کردند. همه به طالبان گفتند که شما نمیتوانید فقط به خیابان بروید و مردم را بکشید، نمیتوانید مانع رفتن دختران به مکتب شوید.»
خانم یاری در کودکی، زمانی که تنها شش سال داشت، به اجبار تن به نامزدی با پسر یک فرمانده محلی داد.
اما وقتی خانم یاری به ۱۸ سالگی رسید و تمام مقدمات ازدواج آنها چیده شده بودند، با دریافت یک بورسیه از ایالات متحده امریکا کشور را ترک کرد.
او در سال ۲۰۱۵ بعد از اتمام تحصیلاتش در مقاطع لیسانس و ماستری به افغانستان برگشت و در کمیسیون مستقل اصلاحات اداری و خدمات ملکی کشور مشغول به کار شد.

گیسو یاری (نفر دوم از طرف راست) میگوید آنها آمادهاند برای آینده فرزندان خود از حقوق زنان دفاع کنند. Source: Supplied
اما قبل از کشته شدن نامزدش و پدر او در یک حمله گروه طالبان، از فعالیت عمومی خودداری میکرد.
او از آن زمان به بعد هرگز به پشت سرش نگاه نکرده و از دفاع علنی از ارزشهای به دست آمده در ۲۰ سال گذشته ابایی ندارد.
او میگوید: «ما، زنانی که بسیار پرسروصدا هستند، مصاحبه میکنند، فعال هستند، مورد تهدید قرار داریم. این از نظر فشار، فشار روانی که هر زن در اینجا با آن روبهرو است، دشوار است، اما اصل حرف اینجاست که ما باید مقاومت کنیم، باید به فعالیت خود ادامه بدهیم.»
«اگر ما این کار را نکنیم، فکر نمیکنم هیچ زنی از کشورهای دیگر بیاید و این کار را برای ما بکند.»
«بلی، ما آماده هستیم که جان خود را از دست بدهیم، اما فکر نمیکنم آماده از دست دادن آینده کودکان، بهویژه دختران خود، باشیم.»
در ۲۰ سال پس از سقوط حاکمیت طالبان، نسلی از زنان و دختران افغان با استفاده از فرصت به دست آمده تحصیل کردهاند و باسواد شدهاند. اکنون بیش از ۲۰ درصد نیروی کار این کشور را زنان تشکیل میدهند.
هرچند مذاکرات صلح میان دو جانب منازعه ادامه دارند، ولی سازمانهای استخباراتی امریکا پیشبینی میکنند که پس از خروج کامل نیروهای آن کشور، امکان دارد دولت افغانستان در ظرف شش ماه سقوط کند.
داکتر سوزن اشمایدِل، پژوهشگر امور افغانستان میگوید بسیاری از افغانها اکنون با دو گزینه بسیار دشوار روبهرو هستند؛ ترک کشور یا ماندن و خطر کردن زندگیای که برای خود ساختهاند.
او میگوید: «خاصتاً کابل، اما همچنین سایر مراکز شهری، به پناهگاهی امن برای یک طبقه متوسط شهری تحصیلکرده و مدرنتر تبدیل شدهاند.»
«برای اکثر آنها، دورنما تاریک است و این پتانسیل قویاً وجود دارد که با بازگشت طالبان به قدرت، تعداد زیادی از این سرمایه انسانی- که از بسیاری جهات مردم آن را یک دستاورد انسانی مینامند- افغانستان را ترک خواهند کرد و برای ترک افغانستان تلاش خواهند کرد. و دیدن این صحنه از بسیاری جهات ویرانکننده است.»
فرخنده اکبری یکی از زنانی است که این تصمیم را از آسترالیا سبکوسنگین میکند.
خانواده او در اواسط حاکمیت طالبان در ۱۹۹۸ از افغانستان آواره شدند و بعد از گذراندن مدتی در کمپهای پناهندگی در پاکستان و ایران، سرانجام زمانی که خانم اکبری ۱۲ سال داشت، در آسترالیا ساکن شدند.

فرخنده اکبری که در کودکی با خانواده خود از افغانستان آواره شد، میگوید تصمیم داشت در نهایت برای کار زادگاه خود برگردد. Source: SBS News
خانم اکبری که تا قبل از صنف هشتم آموزش رسمی ندیده بود، اکنون مدرک دکترای خود را در رشته روابط بینالملل با تمرکز بر مذاکرات صلح افغانستان از دانشگاه ملی آسترالیا به دست میآورد.
او میگوید: «اکنون، طالبان بر سر هیچ چیزی سازش نمیکنند، زیرا چیزی را که میخواستند- از جمله زمانبندی خروج نیروهای خارجی و همچنین حصول یک مشروعیت بینالمللی از طریق شراکت با امریکا- قبلاً با امضای یک تفاهمنامه با ایالات متحده به دست آوردند.»
«وضعیت بسیار متشنج است. فوریتِ این معضل در این است که شما میخواهید بمانید و بجنگید و بمیرید، یا اینکه از کشور فرار میکنید؟»
هدف خانم اکبری این بود که در نهایت به افغانستان بازگردد و از دانش خود در راستای بهبود وضعیت زادگاه خود استفاده کند.
اما او از تبار هزاره است، قومی که در ماههای اخیر، همزمان با پیشرفتهای سریع طالبان، با خشونتی روزافزون مواجه شده است.
خانم اکبری اکنون مطمئن نیست که برگشت او به زادگاهش ممکن باشد.