در آگست ۱٩۱٤ بود که خبر از جنگ جهانی اول رسید. قرار شد آسترالیا در جنگ علیه قدرتهای مرکزی، که شامل آلمان، مجارستان، بلغارستان و امپراتوری عثمانی میشد، به بریتانیا بپیوندد.
در میان ٤٢٠ هزار سرباز ثبت نام شده، بیش از یکهزار ابورجینل و باشندگان جزایر تنگه تورس داوطلب به خدمت شده بودند. بسیاریهای دیگر از فرهنگهای گوناگون دیگر آمده بودند.
پروفیسر ادموند چیو، محقق داوطلب در موزیم چینایی ملبورن میگوید با وجود قانون ۱٩٠٣، آلبرت ویکتور چان از منطقه بالارات (Ballarat) نخستین آسترالیایی چیناییتبار بود که تنها یک هفته پس از اعلام جنگ در ارتش ثبت نام کرد.
«در آن زمان قانونی بود به نام قانون دفاعی که در واقع مردم دارای تبار غیراروپایی را از پیوستن به نیروهای نظامی منع میکرد. پس در آن زمان برای پیوستن به نیروهای نظامی شما باید غالباً از تبار اروپایی میبودید. با این حال، چینایی-آسترالیاییهایی که پیوستند، کاملاً آن را نادیده گرفتند و ثبت نام کردند».
او از طریق پژوهشهای خود در تاریخ انزکهای چینایی-آسترالیایی تابهحال ٢۱٧ تن را که در جنگ جهانی اول خدمت کرده، شناسایی کرده است.
او گفت: «در آن روزها، تصمیم نهایی به دست افسران صحی بود که متقاضیان را آزمایش میکردند، و بسیاری از افسران صحی آن قانون را نادیده گرفتند و کموزیاد گفتند ’اگر میخواهی محلق شوی و آمادگی کافی برای جنگیدن داری، میتوانی ملحق شوی‘».

رژه روز انزک در سیدنی، ٢٥ام اپریل ٢٠۱٩. Source: AAP
در آن زمان نژاد برای تعدادی از مردم عام نیز مایه نگرانی نبود. وقتی جورج کانگ مینگ، با وجود سابقه خدمت سربازی و حضور برادرش در جبهه غربی، از نیروی شهنشاهی آسترالیا رد شد، مردم غوغا به راه انداختند.
آقای چیو گفت: «فورانی از اعتراضات از سوی آسترالیاییها رقم خورد که میگفتند چرا درخواست این مرد را رد میکنی؟ و او در واقع ثبت نام شد اما برای جنگیدن به خارج فرستاده نشد».
گری اوکلی، رییس اتحادیه ملی سربازان متقاعد و خدمتی ابورجینل و جزیرهنشینان تنگه تورس میگوید بومیان زیادی مصمم به داوطلبی در ارتش بودند.
بيشتر بخوانيد

انزکها: چند افغان در ارتش آسترالیا خدمت میکنند؟
او گفت: «فرصت برای خدمت فراهم بود، اما این مربوط شما بود که چگونه به طرف آن میرفتید. شما میتوانستید یا به جایی بروید که میدانستید میتوانید داخل شوید و آنها به نژادتان اهمیت نمیدادند، یا در مورد تبارتان دروغ میگفتید».
به گفتۀ او، آنهایی که رنگ پوست تیرهتری داشتند، راهی برای دور زدن این ممنوعیت یافته بودند.
«سیاه بودن در واقع یک مشکل صحی پنداشته میشد. تعدادی از آن مردان که در یکجا راه شان سد شده بود، به جاهای دیگر در ایالتهای دیگر رفتند و سفر کردند، و آن روزها روزهایی بودند که شما نمیتوانستید آزادانه در جادهها سفر کنید و آنها در واقع ناپدید شدند، به ایالتهای دیگر رفتند، و در آنجاها به ارتش پیوستند، زیرا شنیده بودند آنجا پیوستن به ارتش آسان است و افسران صحی شان بسیار سست هستند».
گری اوکلی گفت مردان ابورجینل و جزیرهنشینان تنگه تورس به دلایل مختلف وارد ارتش میشدند، از جمله شانس داشتن یک درآمد.
«حقوق، عشق به وطن. احتمالاً آنها همچنان فکر کردند پس از بازگشت شان به آسترالیا، به چشم متفاوتی به آنها دیده خواهد شد. شما میدانید ما شهروند نبودیم، پس آنها فکر کردند این به ما کمک خواهد کرد شهروند شویم. مردم خواهند دید که ما هم خدمت کردهایم، بر علاوه، این کار نوعی ماجراجویی نیز بود».
گری اوکلی باور دارد این نخستین بار بود که بومیان آسترالیا مزه برابری را چشیدند.
وقتی در یونیفرم بودید، اساساً در اکثریت پذیرفته شده بودید. وقتی در سنگرها بودید، به رنگ یا مذهب فرد پهلویی یا عقبی خود اهمیت نمیدادید؛ آنچه برای شما اهمیت داشت، این بود که این مرد از تو مواظبت خواهد کرد. شما یک فرد برابر بودید.
با این حال، پذیرفته شدن مسألهای بود که به گفتۀ داکتر اِلِنا گووَر، پژوهشگر در دانشگاه ملی آسترالیا، هزاران سرباز متولد روسیتبار آسترالیا علیرغم نژاد اروپایی خود باید برای به دست آوردن آن مبارزه میکردند.
داکتر گوور گفت: «در موارد بسیاری، آنها لقب داشتند، زیرا نمیتوانستند به خوبی انگلیسی صحبت کنند. مردم با آنها به حیث بیگانه و خارجی برخورد میکردند، اما برای این مردان چندین ماه اشتراک در میدان نبرد وقت گرفت تا پذیرفته شوند».
«انزکهای روسی پس از متولدان بریتانیا، نیوزیلند و کانادا، چهارمین گروه بزرگ نژادی بودند که در نیروی شهنشاهی آسترالیا ثبت نام کرده بودند. آنها از پیشینههای گوناگون تباری از قلمرو امپراتوری روس آمده بودند».
«برای مثال، یهودیان به خاطر پوگروم (کشتار همگانی) از امپراتوری روس فرار میکردند و آنها خودسرانه فقط به دلیل متفاوت بودن کشته میشدند. بسیاری از مهاجران جوان یهودی از روسیه فرار کردند چون نمیخواستند در ارتش روس خدمت کنند. خدمت سربازی در روسیه اجباری بود و مردم ملزم به خدمت در ارتش بودند، اما وقتی آن پسران جوان یهودی به آسترالیا آمدند و جنگ جهانی اول در گرفت، آنها در ارتش آسترالیا ثبت نام کردند و در کنار آسترالیاییهای دیگر خدمت کردند».
بیش از نصف آن سپاهیان متولد روسیه از مردم دریانورد بالتیک بودند.
«آنها شغلی یافته نمیتوانستند یا از سوی کنسول روس تهدید میشدند، پس آنها فقط در ارتش ثبت نام کردند. آنها این ایدههای رنگارنگ در مورد وطنپرستی را نداشتند. پس این فقط بخشی از شغل شان بود، قبلاً در کشتیها خدمت میکردند، حالا در ارتش آسترالیا».
جنگ جهانی اول از نگاه آمار کشته شدگان و تلفات پرهزینهترین نبرد برای آسترالیا بوده است. بیش از ٦٠ هزار سپاهی در این جنگ کشته و ۱٥٦ هزار تن دیگر زخمی یا اسیر شدند.
اما متأسفانه برای بسیاری از بازماندگان، بازگشت به خانه تغییر مثبتی در زندگی شان به وجود نیاورد. امیدهای سربازان بومی آسترالیا نسبت به بلند رفتن منزلت اجتماعی شان تا سال ۱٩٤٩ که محدودیت تباری پیوستن به ارتش برداشته شد، تحقق نیافتند.
«مسأله شرمآور در این باره این بود که مردانی که از ریزروها (reserves) در آسترالیا (محلی که بومیان را در آن نگهداری میکردند) بیرون رفتند تا در خارج بجنگند، پس آمدند و دیدند ریزروهای بومیان متعلق به خودشان تبدیل به مراکز اسکان سربازان شده بودند و آنها دلشکسته شدند. پس وقتی برگشتند، اجازه رفتن بر سرِ زمینهایی که قبل از رفتن شان بر روی آن زندگی میکردند را نداشتند، و در واقع شما رفتید برای وطن تان بجنگید و برگشتید دیدید وطن کوچک خودتان از دست رفته است. دوباره، هنوز یک شهروند هم نیستی».
به گفتۀ داکتر ادموند چیو، بیلی سینگ، قهرمان جنگی چینایی-آسترالیایی نیز علیرغم دریافت زمین تحت برنامه اسکان سربازان، پایان خوشی نداشت.
«بیلی سینگ، معروفترین تکتیرانداز گالیپولی زمین بسیار نکبتی را گرفت که واقعاً نمیتوانست حاصلی از آن بگیرد. در پایان از زمین دست کشید و به بریزبین بازگشت و تلاش کرد در آنجا درآمدی حاصل کند و در نهایت بینواتر از پیش جان داد».
داکتر گوور گفت انزکهای روسیتبار نیز نتوانستد با زندگی پس از جنگ کنار بیایند.
«در بسیاری موارد، آنها هنوز بیگانه محسوب میشدند. نمیتوانستند جای خودشان را بیابند. تعداد زیادی خودکشی کردند. حدس میزنم بسیاریها از این «اختلال استرسی پس از آسیب روانی» (پیتیاسدی) رنج میبردند که هیچکس واقعاً نمیشناخت و تشخیص هم نمیشد، و آنها بدرفتاری میکردند و به انواع و اقسام مشکلات دچار شدند».
روز انزک برای افراد گوناگون، معانی متفاوت دارد. اما گری اوکلی میگوید بومیان آسترالیا در ٢٥ام اپریل برای به رسمیت شناخته شدن رژه میروند.
«در نهایت خدمتم به کشورم به رسمیت شناخته میشود. از سوی جامعه بزرگتر به رسمیت شناخته میشوم. من به هویتم افتخار میکنم. من همچنان به غیربومیانی که در کنارشان رژه میروم، کسانی که مرا با هویت خودم پذیرفتند- به حیث یک سرباز، دریانورد و هوانورد خوب- افتخار میکنم».