آقای کمبل پاین (Campbell Paine)، یک شهروند-دانشمند است. او یکی از هزاران استرالیایی است که روزانه به صورت فعال درگیر فعالیت های علمی هستند. این افراد، دانشمندان آماتور و مشتاقی هستند که تلاش آنها باعث تداوم و پیشرفت پروژه های پژوهشی می شود.
به گزارش سیدنی مورنینگ هرالد، موسسات علمی و دولت ها به طور روزافزون به منافع استفاده از افرادی که مایل به مشارکت در فرآیند پژوهش های علمی هستند، پی می برند و تلاش های جدیدی در حال انجام است که دیگران را نیز در این فرآیند درگیر کند.
یک شهروند-دانشمند چه کسی است؟
اصطلاح شهروند-دانشمند در شاخه های مختلف مورد استفاده قرار گرفته است. این اصطلاح به معنی شخصی است که به پژوهشگران کمک می کند تا اطلاعات را جمع آوری و یا آنها را تفسیر کنند؛ خصوصا داده های بزرگ که جمع آوری و غربال گری آنها پیش تر غیرممکن بوده است.
در حالی که این کار در گذشته تنها در صورت نیاز انجام می شد، در حال حاضر این حرکت به طور فزاینده ای سازمان یافته تر می شود. مروری بر پروژه های انجام شده در سال ۲۰۱۸ توسط شهروند-دانشمندان در ایالت کویینزلند نشان داد که ۱۳۸ پروژه مجزا در سطح ایالت از پتانسیل مردم عادی برای جمع آوری اطلاعات استفاده کردند.
در سال ۲۰۱۵ جلسه ای در بریزبن تشکیل شد که در آن شخصیت های مهم علمی استرالیا اعلام کردند که پروژه های دانش شهروندی به چارچوب سازمان یافته تری نیاز دارند. در نتیجه، انجمن دانش شهروندی استرالیا (Australian Citizen Science Association) شکل گرفت.
این انجمن به اختصار ACSA نامیده می شود. دکتر ارِن راجر (Erin Roger) که برای CSIRO کار می کند گفت که نیاز به جهت دهی به این فعالیت ها آشکار شده بود.
او افزود: «چون این حوزه بسیار پویاست، گاهی دوباره کاری و نبود راهبرد مناسب بین پروژه های گوناگون وجود دارد. گاهی پروژه هایی می توانند برچسب دانش شهروندی داشته باشند، در حالی که واقعا چنین پروژه هایی نیستند، بنابراین ما پروژه های دانش شهروندی را مورد حمایت قرار می دهیم و پتانسیل آن را نشان می دهیم».
دکتر راجر که پی اچ دی در رشته terrestrial ecology دارد، گفت که برخی معتقدند که پروژه های حفاظت از گونه ها که از داوطلبان استفاده می کنند، جزیی از دانش شهروندی هستند، که این درست نیست. مهم این است که پروژه باید اطلاعاتی را جمع آوری کند که بتوان آنها را برای مطالعه بیشتر به پژوهشگران داد و یا از روش های علمی به گونه ای استفاده کند که به پرسش ها پاسخ دهد.
خوبی ها و بدی ها
نگرانی هایی در مورد استفاده فزاینده جامعه علمی از دانش شهروندی به وجود آمده است. تعدادی از مقالاتی که اخیرا منتشر شده اند، نگرانی هایی را درباره انحراف از پروتکل های استاندارد پژوهشی و مسائل دیگر مثل اندازه نمونه ها مطرح کرده اند.
نتایج پژوهشی که در سال ۲۰۱۷ در مجله نیچر (Nature) منتشر شد نشان داد که کیفیت اطلاعات جمع آوری شده توسط شهروند-دانشمندان خوب، اما اغلب ناکافی بود. این اطلاعات به طور خاص بسته به محل زندگی این افراد و علایقشان، جهت دار و متعصبانه بود.
دکتر راجر گفت که وجود سازمانی مانند ACSA لازم بود تا اطمینان حاصل شود که اطلاعات با روشی علمی جمع آوری می شوند.
بر اساس یک ارزیابی عمده در بخش دانش شهروندی در سال ۲۰۱۸ که توسط دپارتمان محیط زیست و دانش ایالت کویینزلند انجام شد، دو سوم پروژه های دانش شهروندی در این ایالت در زمان انجام تحقیقات، نتایجی مبهم داشته اند.
یک ارزیابی دیگر که بر پروژه های دانش شهروندی منتشر شده در ژورنال ارتباطات علمی (Journal of Science Communication) در سال 2018 انجام شد هم نشان داد که برخی از دانشمندان سطح توقعاتشان از نوع و کیفیت اطلاعاتی که می توانند توسط داوطلبان جمع شوند خیلی بالا بود. پژوهشگران به ویژه نمونه هایی را پیدا کردند که در آن دانشمندانی که مقالات تولید شده توسط داوطلبان را برای انتشار عمومی بررسی می کردند، درخواست کرده بودند که این مقالات با افزودن اصطلاحات و لغات خاص و پیچیده، «علمی تر» شوند.
دانشمند ارشد کویینزلندی، پروفسور Paul Bertsch گفت که تمرکز بر شفاف کردن بیشتر در پروژه های دانش شهروندی برای اینکه این بخش با الزامات تطابق پیدا کند، مهم بود. او اضافه کرد: «درخواست شهروندان [برای مشارکت] به رشد خود ادامه خواهد داد، بنابراین باید اطمینان حاصل کنیم که دانشمندان درباره چگونگی به کارگیری مردم عادی برای غنی تر کردن پروژه هایشان، فکر می کنند».