معنی عبارت To be stuffed
عبارت to be stuffed در معنای تحتاللفظی یعنی آنقدر سیر هستید که احساس ناراحتی میکنید.
اما استرالیاییها و بریتانیاییها از آن به روشهای دیگری هم استفاده میکنند — برای بیان خستگی، فرسودگی یا حتی مشکل داشتن.
میتوانید عبارت to be stuffed را در موقعیتهای مختلف بشنوید:
- وقتی بیش از حد غذا خوردهاید:
I’m stuffed after that huge lunch
(بعد از آن ناهار سنگین واقعاً stuffed شدم.) - وقتی به مشکل برخوردید:
I’m stuffed if I don’t finish this report on time
(اگر این گزارش را به موقع تمام نکنم، حسابی stuffed میشوم.) - وقتی میخواهید بگویید خسته یا فرسودهاید:
I’m stuffed after looking after my niece all day – she has so much energy
(تمام روز از خواهرزادهام مراقبت کردم، او آنقدر پرانرژی است که واقعاً stuffed شدم.) - اگر چیزی خراب شده یا اشتباه پیش رفته:
I dropped my phone and now it’s stuffed
(گوشیام را انداختم و حالا خراب شده است.) - اگر از کار یا وظایف زیاد تحت فشار هستید:
I’m stuffed this week with all these deadlines
(این هفته با این همه مهلت کاری واقعاً stuffed شدهام.)
برای شنیدن مجموعهی کامل «کلماتی که استفاده میکنیم» (Words We Use) اینجا کلیک کنید.
این قسمت در اسپاتیفای و پادکست های اپل در دسترس است.
اعتبارات:
مترجم: مژده کاشانی
میزبان: شانون ویلیامز نوشته
شده توسط: جوسیپا کوسانوویچ طراحی
گرافیک: دوری وانگ مشاور
آموزشی: پروفسور لیندا یتس
تولید شده توسط: جوسیپا کوزانوویچ مدیر برنامه: جنین گوگان










