کنترول اجباری یک مسأله قابل ملاحظه در سراسر جهان و آسترالیاست که سوء استفادههای عاطفی و اقتصادی اجزای کلیدی آن را تشکیل میدهند.
در سطح جهان کنترول اجباری یکی از اجزای خشونت همسر شناخته میشود. سازمان جهانی صحت، خشونت شریک جنسی را شامل رفتارهای کنترولی تعریف کرده و تخمین میکند که تقریبا ۲۶ درصد زنان در کشورهای مختلف در طول عمر خود خشونت فزیکی یا جنسی را از سوی شریک جنسی یا همسر خود تجربه کردهاند.
باوجود اینکه این ارقام خشونت شریک زندگی را بصورت گسترده تحت پوشش قرار میدهد؛ اما کنترول اجباری را بگونه مجزا تفکیک نمیکند؛ ولی رفتارهای کنترولی جزء جداییناپذیر این تعریف محسوب میشوند.
تحقیقات، ارتباط قوی بین رفتارهای کنترولی و سایر اشکال خشونت شریک جنسی را نشان میدهند. یک مطالعه در مناطق روستایی افریقای جنوبی گزارش داد که ۵۵.۸ درصد از زنان متأهل یا زنانیکه زندگی مشترک دارند؛ رفتارهای کنترولی مانند حسادت، محدودیت در رفتوآمد، متهم ساختن به بیوفایی و انزوا را از شریک خود تجربه کردهاند.
زنانی که در معرض این رفتارها قرار می گیرند به مراتب بیشتر احتمال دارد که خشونت عاطفی، فزیکی یا جنسی همسر را تجربه کنند.
در آسترالیا، براساس ارقام نشر شده انستیتیوت صحت و رفاه آسترالیا (AIHW) حدود ۲۳ در صد از زنان یا (نزدیک به ۲.۳ میلیون تن) و ۱۴ در صد از مردان یا (تقریباً ۱.۳ میلیون تن) سوء استفاده عاطفی را از سوی شریک فعلی یا سابق زندگی خود تجربه کردهاند.
سوء استفاده اقتصادی، که یکی دیگر از تکتیکهای رایج در کنترول اجباری است، ۱۶ درصد زنان و ۷.۸ درصد مردان را متأثر میسازد.
انستیتیوت رفاه و صحت آسترالیا خاطرنشان میکند که هرچند این ارقام مستقیماً خود کنترول اجباری را اندازهگیری نمیکنند؛ اما الگوهای فشار، ارعاب، و کنترول را که اغلباً بخشی از این نوع سوء استفاده است، برجسته میسازند.
الگوهای رفتارهای اجباری در میان نجاتیافتگان متنوع و اکثراً شدید است.
مطالعهای توسط انستیتوت مطالعات جرایم آسترالیا (AIC) در مورد ۱۰۲۳ زن که کنترول اجباری را گزارش کرده بودند، نشان داد که رفتارهای رایج شامل حسادت و شکاکیت، توهینهای مداوم، نظارت بر رفتار و سوء استفاده مالی بودند. بیش از نصف این زنان (۵۴ درصد) همچنان سوء استفاده فزیکی ، ۲۷ درصد خفه کردن غیرکشنده و حدود ۳۰ درصد خشونت جنسی را در کنار کنترول اجباری گزارش دادهاند.
«هنگامیکه فهمیدم که برای شوهرم هیچ اهمیت و ارزشی ندارم و شوهرم بخاطر فامیلاش در مقابل من ایستاد میشد. هر کاریکه از دستش میآید انجام میداد. وقتی من ناراحت و جگرخون میشدم، شوهرم خیلی خوشحال میشد. مقصدش همین بود. هنگامیکه فهمیدم که جنجال ما با گذشت هر روز بیشتر میشود و جنگ و شور زیاد در خانه داشتیم، تصمیم گرفتم که بروم، جدا شوم و طلاق خود را بگیرم، چون زندگی سخت بود و هر روز جنگ داشتیم. تنها چارهای که مانده همین است تا از هم جدا شوئیم.»
این صدای شاهپری (نام اصلی او نیست) میباشد. او با کنترول اجباری از سوی شوهر و خانواده شوهر خود روبرو شده است.
خانم شاهپری میگوید که مداخله فامیل شوهرش سبب شده تا همسرش در مقابل او رفتار خصمانه کرده و بر تمام امور زندگیاش کنترول داشته باشد. این کنترول همهجانبه سبب شده تا و خود را حتی از دوستان و خویشاوندانش دور احساس کرده و کاملاً در انزوا قرار گیرد.
آنها میخواهند تا وضعیت و زندگی من را از نزدیک دیده و بفهمند که من در چه وضعیت قرار دارم، تا از معلومات بدست آمده سوء استفاده کرده و تصمیم بگیرند.از همین خاطر من مردم و خویشوقوم دور میکنم.شاهپری، قربانی خشونت خانوادگی
«چون رابطه ما با آنها {فامیل شوهرم} مانند رابطه با یک دشمن است، از همین جهت زیاد کوشش میکنم که به هیچ وجه آنها را نبینم. مردمیهم که است با من رفتوآمد نداشتند؛ اما میخواستند از طریق دوستان و آشنایان بفهمند که من در چه وضعیت قرار بگیرم.»
شاهپری میگوید هنگامیکه دانستم که برای شوهرم هیچ اهمیت و ارزشی ندارم و خانواده خود را بر من ترجیح میدهد؛ خواستم به این رابطه پایان دهم.
اما کنترول اجباری چیست و در قوانین آسترالیا چگونه تعریف میشود؟
کنترول اجباری به مجموعهای مکرر رفتارهای گفته میشود که شامل کنترول، تهدید، تحقیر، نظارت و سوءاستفاده روانی یا اقتصادی از شریک زندگی یا همسر باشد.
این رفتارها معمولاً با خشونت فزیکی همراه است. بیش از ۵۰ درصد زنانی که کنترول اجباری را تجربه کردهاند، مورد خشونت فزیکی نیز قرار گرفتهاند.
نوریه محرابی مشاور ارشد و مربی صحت روانی نهاد رسیدگی به زخمها و ناراحتیهای روانی ناشی از زجر و شکنجه معروف به STARTTS در این مورد میگوید.
«کنترول اجباری به قسمی است که یک الگوی مداوم سلطنت و کنترول قربانی میباشد و هدف اینست که قربانی منزوی شده و آزادی استقلالیت خود را سلب کند. کنترول میتواند به اشکال و انواع مختلف باشد. مثلا، ازنگاه اقتصادی باشد، نظارت تیلیفون و شبکههای اجتماعی، کنترول مالی، از دست دادن منابع مالی و اجازه ندادن به کار کردن، تعقیب کردن و ... را شامل میشود. مثل اینکه زندگی یک شخص را کسی دیگر را بخاطر قدرت داشتن و منزوی ساختن شخص مقابل استفاده میشود.»
بیشتر بخوانید

پنج واقعيت دربارۂ خشونت خانوادگی
اما کنترول اجباری در آسترالیا چگونه تعریف میشود؟
در سطح فدرالی، کنترول اجباری به تنهائی و بصورت مشخص جرم شناخته نمیشود؛ اما تحت قانون Criminal Code Act 1995 و قوانین مربوط به خشونت خانوادگی و حمایت از کودکان قابل پیگیری است .
در سطح ایالتی، بعضی ایالتها مانند نیو ساوت ویلز، از اول جولای ۲۰۲۴، کنترول اجباری را بحیث جرم مستقل معرفی و حدود مجازات آن را مشخص کرده است.
عزیزالله یوسفزی حقوقدان و وکیل مدافع در این مورد میگوید.
«کنترول اجباری تا چندی پیش جرم پنداشته نمیشد. اما در این اواخر و بعد از اینکه در کانادا و انگلستان بحیث یک جرم شناخته شده است؛ بعضی از ایالتهای آسترالیا نیز آن را بحیث یک جرم میشناسند. یکی از ایالتهای که اقدام اولی را گرفته است، ایالت کوینزلند میباشد و میتواند تا چهارده سال حبس را در پی داشته باشد. ایالات دیگر نیز برای این عمل قوانین را معرفی خواهند کرد.»
بعضی خانوادهها به دختران خود اجازه نمیدهند که پول خود را خرج کنند یا پول سنترلینک خود را داشته باشند، چون میخواهند آنها را کنترول کرده تا خانمها وابسته به مردان و خانواده باشند از ترس اینکه اینها خراب نشوند.مریم زاهد، رئیس جنبش زنان افغان
مریم زاهد، رئیس جنبش زنان افغان در آسترالیاست. او از مدت ۲۰ سال بدینسو در بخش امداد اجتماعی فعالیت دارد که از نزدیک با دسته های مختلف زنان کار میکند.
خانم زاهد در مورد شایع بودن این پدیده در میان افغانهای مقیم آسترالیا میگوید:
«معمولاً از خانمها ما میشنوئیم که میگویند ما اجازه پوشیدن لباس دلخواه خود را نداریم، درسی را خوانده نمیتوانیم و حتی محل کار خود را نیز انتخاب کرده نمیتوانیم. تمام این موارد بخاطر ننگ و ناموس و مسایل فرهنگی و خانوادگی کنترول میشود. بعضی خانوادهها به دختران خود اجازه نمیدهند که پول خود را خرج کنند یا پول سنترلینک خود را داشته باشند، چون میخواهند آنها را کنترول کرده تا خانمها وابسته به مردان و خانواده باشند از ترس اینکه اینها خراب نشوند. حتی صحبت کردن و بیرون رفتن و ازدواج را نیز کنترول کنند.»
پیامدهای کنترول اجباری عمیق، دوامدار و در بعضی موارد کشنده است. قربانیان اغلباً دچار افسردگی، اضطراب شدید، احساس بیارزشی، از دستدادن اعتماد به نفس و دچار اختلال و استرس پس از واقعه (PTSD) میشوند.
اکثر زنان بهدلیل انزوا و محدودیتهای مالی، توان ترک رابطه را از دست میدهند و این موضوع خطر افزایش خشونت فزیکی و حتی قتل خانوادگی را بالا میبرد.
تحقیقات در آسترالیا نشان میدهند که کنترول اجباری معمولاً مقدمهای قتل شریک زندگی است و بیش از ۹۵ درصد قربانیان خشونت شدید، پیشتر این نوع کنترول را تجربه کردهاند.
همچنان، این رفتار پیامدهای اجتماعی و اقتصادی دارد مانند از دسترفتن کار، کاهش مشارکت اجتماعی، وابستگی مالی اجباری، و آسیب روانی کودکانی که شاهد این رفتارها هستند.
حمایتهای موجود
کسانیکه با کنترول اجباری یا خشونت خانوادگی مواجهاند میتوانند با با شماره ۱۸۰۰۷۳۷۷۳۲ مستقیماً تماس بگیرند. همچنان میتوانند به شمار ۰۴۵۸۷۳۷۷۳۲ پیام کوتاه بفرستند. شما همچنان میتوانید از ویبسایت 1800RESPECT.org.au دیدن کنید.
برای کسانیکه از نظر روانی تحت فشار شدید قرار دارند با نهاد Lifeline با شماره ۱۴۱۱۱۳ تماس گرفته میتوانند. این نهاد خدمات عاجل و محرمانه ارائه میکند.
نهادهای دیگری نیز وجود دارند که شما میتوانید با مراجعه به مراکز اجتماعی محلی تان به آن دسترسی پیدا کنید.
این بود قسمت سوم سلسله پادکست "درندۀ نامرئی" . در قسمت چهارم به ازدواج اجباری زیر سن پرداخته خواهد شد.







