جاشوا جمیل هینتون در حالی که جلوی اجاق گاز ایستاده است، در حال خرد کردن سیب زمینی و گشنیز است. بوی گارام ماسالا و دارچین تمام آشپزخانه را پر کرده است.
مادربزرگ ۹۲ ساله اش که او را «مه مه» (MehMeh) صدا می زند، در حالی که این دستور غذای خانوادگی را به او می دهد او را تماشا می کند.
یک مرغ کاری که الهام بخش جاش هینتون بازیگر تئاتر شده است.
او گفت: «من سالی یک بار به بریزبن می آمدم و با غذا و خانواده احاطه می شدم. و بعد تنها چیزی که وقتی به ولونگونگ برمی گشتم با من می ماند این بود که مادرم یک مرغ کاری یا یک دال عدس درست می کرد و همه اینها، درست مانند این بود که انگار به گذشته منتقل شده بودم.»
جاش که ریشه های ایرانی، سریلانکایی و انگلیسی دارد در مناطق روستایی و حاشیه ای ایالت نیو ساوت ولز بزرگ شده است.
خانواده او همچنین تحت تأثیر فرهنگ هند و آفریقای جنوبی هستند. اگرچه او به میراث خود افتخار میکند، اما همیشه هم اینطور نبوده است.
او گفت: «بخش بزرگی از زندگی من بود که در آن از گفتن نام میانیام به مردم خجالت میکشیدم. در ساخت این نمایش به این نکته اشاره کردم. یک صحنه کامل در مورد نام میانی من وجود دارد، زیرا اکنون به آن افتخار میکنم، آن را دوست دارم، نام زیبایی است.»
رستوران خانواده او در بریزبن خاطرات خاصی را در خود جای داده است: اتاق غذاخوری پر از هنر و تزئینات رنگارنگ است.
این رستوران یکی از قدیمیترین رستورانهای هندی در ایالت کوئینزلند است که در سال ۱۹۸۳ توسط مادربزرگ جاش افتتاح شد
مادربزرگ جاش در طول حمله انگلیس و شوروی به ایران در زمان جنگ جهانی دوم، کشورش ایران، را ترک کرد.
مهرانگیز فاسی همانطور که به عکسهای قدیمی نگاه میکند، دوران کودکی اش را به یاد میآورد که در آن در پناهگاههای بمب در تهران پنهان شده بود.
او گفت: «عصرها، میتوانستیم نور آتش ها را ببینیم. بچهها جیغ میزدند. و من فکر میکردم، همه ما انسانیم، چرا آنها باید ما را اینگونه بکشند.»
او سرانجام به هند سفر کرد؛ جایی که بیشتر دوران کودکیاش را در آنجا گذراند.
او گفت: «ما با مرغ ها در پشت کامیون سفر میکردیم و به همراه برادرم. ما یک شب و یک روز را در آن کامیون سفر کردیم، ما به سمت هند سفر کردیم.»
او در نهایت با شوهر سریلانکاییاش آشنا شد؛ اتفاقی که باعث اشتیاق او به غذا شد.
او گفت: «من چیزی در مورد آشپزی نمیدانستم، اما فقط من میدانستم که چگونه غذا بخورم و بنابراین اگر شما میدانید چگونه غذا بخورید، یاد خواهید گرفت که چگونه آشپزی کنید. و شوهرم میخواست غذا بخورد.»
در رستوران خانوادگی آنها، عموی جاش، افنان فاسی، به حفظ کسب و کار خانوادگی کمک میکند.
او می گوید در خلال این سال ها چندین نسل از خانواده را دیده است. او می گوید این شغل به او حس رضایت میدهد.
او گفت: «غذا چیزی است که مردم را به هم پیوند میدهد؛ تمام شادی که روی میز شام پیدا میشود، میدانید، تقریباً شبیه بیان میراث شما و حضور خانواده شماست.»
این احساسی است که جاشوا نیز آن را دارد.
این رستوران و خاطرات کودکی پیرامون ارتباط با فرهنگ خود از طریق غذا، الهامبخش نمایش او به نام «مکانی در آشپزخانه سلطان» (A Place in the Sultan's Kitchen) شده است. جایی که او تلاش میکند تا خوراک مرغ کاری مادربزرگش را روی صحنه درست کند و در عین حال داستانهایی درباره تاریخ خانوادهاش برای حضار تعریف میکند.
او گفت: «هویت فرهنگی من بسیار پیچیده است. فکر میکنم بزرگترین چیزی که فهمیدم این بود که واقعاً نیازی به برچسبگذاری ندارد. هویت فرهنگی چیزی بیش از نام کشورهاست. غذاست، خاطرات است، تجربیاتی است که پدربزرگ و مادربزرگم آن را تجربه کرده اند.
و این به مانند قابلمه ای متشکل از مخلوطی از تأثیرات فرهنگی است.
برنامه فارسی رادیو اسبیاس در روزهای شنبه و سه شنبه ساعت ۳ بعد از ظهر از طریق رادیو، به صورت آنلاین، کانال شماره ۳۰۲ تلویزیونهای دیجیتال و از طریق اپ رایگان SBS Audio قابل دسترس است. برای شنیدن برنامه های زنده و پادکست های ما اپ SBS Audio را از APP Store یا Google Play دانلود کنید. همچنین می توانید به اس بی اس فارسی از طریق اسپاتیفای، یا اپل پادکستز گوش کنید.